دختری به اسم گندم که شوهرش مرده و قراره طبق رسم ساتی اون رو هم زنده زنده قبر کنن . خان روستا که برادر شوهرش میشه عاشقانه دوسش داره برای نجات جونش جلوی این رسم می ایسته و در عوض باهاش ازدواج می کنه همه چی خوب پیش میره تا این که…
*
مقداری از متن رمان ساتی :
چقدر سن داشت واسه مردن؟ با صدای داد خانوم بزرگ دو تا زنی که کنارم ایستاده بودن من رو توی قبر انداختن. بدنم از ترس زیاد منقبض کرده بودم؛ جوری که نمی تونستن روی قبر دراز کشم کنند. خانوم بزرگ جلو اومد با اسای دستش فشاری به قفسه سینه م وارد کرده و مجبورم کرد؛ دراز بکشم. همین که اومدن سنگ قبر رو روم بذارن با صدای داد فرهان همه از حرکت ایستادن. _صبر کنید. ترسیده و با هر سختی بود از اون چاله وحشتناک بلند شدم جمعیت با تعجب بهش نگاه می کردن خانوم بزرگ اخم غلیظی کرد و گفت: چیشده خان. _کسی حق نداره این دختر و گور کنه. خانوم بزرگ با خشم گفت: یعنی چی مرد؟ میخوای پا بذاری رو رسم چندین و چند ساله مون. _من گفتم میخوام پا بذارم رو رسمتون؟ ابرویی بالا انداخت نگاهی به فرهان کرد،از استرس قلبم تند میزد یعنی خان از رابطه ما خبر داشت؟ _پس چی؟ با صدای خانوم بزرگ رشته افکارم پاره شد. _یکی از قانون این مراسم اینه کسی که کنار شوهرش قبر می کنن زن باشه اما این دختر هنوز زن نشده. صدای هین کشیدن زنا خش انداخت به حال بدم.
*
تعداد صفحات فایل پی.دی.اف : ۴۰۸
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
قوانین دیدگاه
از ارسال دیدگاه های توهین آمیز پرهیز کنید
لطفا نظر واقعی خود را بنویسید
دیدگاه شما میتواند به خرید دیگران کمک کند
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانلود رمان ساتی” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.